سرتیتر صفحه جدید
عبارت اسمي: اين عبارت همان نقش اسم را ايفا مي كند. ترتيب جملات، در جملات سؤالي و خبري فرق مي كند. Noun clause زمان آينده با “ to be going to “: شكل فعل to be( am, is , are ) با going to براي شكل ساده ي زمان آينده بكار مي رود. going to هميشه به يك قصد قبلي اشاره مي كند و اغلب قصد یا هدف را در آينده مي رساند. will با مصدر ساده تنها به قصد اشاره مي كند ولي اين قصد قبلي نيست. |
be + adj. + for + obj. + inf. بعد از for اگر ضمير بخواهيم بكار بريم از ضمير مفعولي استفاده مي كنيم. بعد از for و حروف اضافه ي ديگر هميشه فعل ing دار بكار مي رود. be + adj. + ( for + obj. ) + inf. بعد از صفت فعل به شكل مصدر مي آيد. The Gerund ( verb + ing ) gerund بعنوان يك اسم در جمله ايفاي نقش مي كنند.افعالي مانند gerund عبارت مفعولي يا قيدي هستند. برخي از افعالي كه gerund هستند و بعنوان مفعول ايفاي نقش مي كنند عبارتند از:avoid, enjoy, finish, imagine, keep, mind, miss, go on, dislike, risk, stop, etc. صفات كاماتي هستند كه اسم را توصيف مي كنند، و قيود كلماتي هستند كه فعل را توصيف مي كنند. |
two – word verbsافعال دو كلمه اي: بعد از بسياري از افعال حروف اضافه ي معيني بكار مي رود، برخي حرف اضافه ي مخصوص خود دارند و بايستي آنها را به خاطر سپرد. برخي از اين افعال جدا شدني هستند و تعدادي نيز جدا ناشدني. در افعال جدا شدني مي توان اسم را هم در آخر قرار داد و هم بعد از آن، ولي اگر آنرا بصورت ضمير بكار ببريم فقط مي توان آنرا بين اين افعال قرار داد. v. + particle + n. يا v. + n. + particle يا v. + pron. + particle adj. / v. + prep. بعد از صفات و افعال ميتواند حروف اضافه بكار مي رود. اسم يا ضميري كه بعد از حروف اضافه مي آيد مفعول آن مي باشد و هميشه بعد از آن مي آيد. |
v. + obj. + inf. بعداز برخي از افعال مصدر مي تواند بكار رود كه عبارتند از : want, ask, tell , promise, forget, agree, decide, plan, like, hope, prefer, begin, try, wish, prefer, ect. در تعدادي از افعال بالا مفعول مي تواند قبل از آن قرار بگيرد كه عبارتند از :want, ask, tell, promise, like, etc. Reported speech: Imperatives نقل قول مستقيم، يعني جمله ي گوينده را بدون هيچ تغييري بگوييم، وقتي كلمات گوينده را تغيير داديم نقل قول غير مستقيم مي گوييم. طرز تبديل جمله ي نقل قول مستقيم امري به غير مستقيم: 1- علائم (، ) و ( " " ) را در نقل غير مستقيم حذف مي كنيم. 2- براي ارتباط قسمت خارج نقل قول با قسمت داخل، در صورتي كه امر مثبت باشد، از to و در صورتي كه منفي باشد، از not to استفاده مي كنيم. |
Present and past participles Used as Adjectives برخي از افعال چه بهصورت ed دار و چه بصورت ing دار مي توانند بعنوان صفت ايفاي نقش كند. صفات مي توانند به دو صورت بكار روند: 1- قبل از اسامي 2- بعد از افعال معين مانند:appear, be, become, feel, look, smell, taste, get, grow v. + adj.s order of adj. = determiner + size + color + nationality + material + noun اسم + جنس + مليت + رنگ + اندازه + كيفيت + حرف تعريف |
Passive ( be + PP ) : جملات مجهول و معلوم: جمله معلوم به جملاتي گفته مي شو دكه فاعل آن مشخص باشد و در اول جمله آمده باشد. جمله مجهول به جملاتي گفته مي شود كه فاعل آن مشخص نباشد و يا در آخر جمله بعد از by آمده باشد. پس در جمله ي مجهول فاعل اهميت ندارد يا فاعل را نمي شناسيم و يا اينكه خود عمل انجام شده مهمتر است. در جمله ي مجهول بعد از by اگر ضمير بكار رود از ضمير مفعولي استفاده مي شود. طرز تبديل جمله معلوم به مجهول: 1- ابتدا مفعول جمله ي معلوم را مي نويسيم. 2- متناسب با زمان و تعداد از افعال to be استفاده مي كنيم. 3- اسم مفعول فعل جمله ي معلوم را مي نويسيم، يعني اگربا قاعده بود آنرا ed دار مي كنيم و اگر بيقاعده بود از شكل سوم افعال بيقاعده استفاده مي كنيم. افعال to be : am , is ,areحال was, were گذشته be آينده been حال و گذشته ي كامل being استمراري |
enough + noun + to + verb قيدي است كه همواره بعد از صفت يا قيد ديگري قرار مي گيرد. گاهي صفت است و قبل از اسم قرار مي گيرد، و بمعني به مقدار كافي مي باشد. adj. + enough + ( for + obj. pronoun ) + to + verb so دليل نتيجه ي كاري را مي گويد.” so …….. that “ مي تواند با اين لغات نيز بيايد: many, much, little, few so + adj. / adv. + that … such بمعني « چنين و چنان » بصورت مبهم به انسان و غير انسان اشاره مي كند، و با اسامي جمع و مفرد مي آيد. با اسامي مفرد با يكي از حروف تعريف a ياan همراه مي شود. such ( a / an ) + ( adjective ) noun + that …
|
present perfect continuous have / has + been + verb + ing زمان حال كامل استمراري را براي عملي بكار مي بريم كه در گذشته شروع شده و تاكنون هنوز ادامه دارد.به اين طريق آن مخصوصاً با how long, for و since بكار مي رود. همچنين براي عملي كه در گذشته شروع شده و در دوره اي از زمان ادامه يافته است نيز بكار مي رود. so / neither + auxiliary + subject so را در پاسخ به جمله ي مثبت بكار مي بريم و neither را براي جمله ي منفي كه موافقت را نشان دهد. دقت كنيدكه فعل قبل از فاعل بكار مي رود و بعد از so و neither . and so / and neither + auxiliary + subject ؛and so ؛ و ؛and neither ؛ را مي توانيم براي ارتباط دو جمله ي مثبت يا منفي بكار ببريم. |
causative use of have and get have / get + object + pp get مي تواند جايگزين have شود. have + object ( person ) + verb + object or get + object ( person ) + to + verb + object
اين جملات نشان مي دهد كه خود فرد، كننده ي كار نبوده است، بلكه فرد ديگري آن كار را انجام داده است. از do, does و did براي تغيير have و get براي منفي و سؤالي كردن استفاده مي كنيم. see, hear, ... + obj. + v. / v. +ing جمله ي اول نشان مي دهد كه عملي ا ز اول تا آخر انجام شده است. جمله ي دوم نشان مي دهد كه فرد هنوز در ميانه ي انجام كار است، و كار تمام نشده است. در اين الگو ما مي توانيم از افعال حسي استفاده كنيم، مانند : see, hear, watch, notice, feel, listen, smell, find, etc. بعد از smell و find ما مي توانيم فقط شكل – ing دار را بكار ببريم. بعد از افال حسي مانند let و make ( سبب / اجبار ) ما فقط مي توانيم مصدر بدون to بكار ببريم. |
should + have + pp اين زمان را موقعي بكار مي بريم كه فردي چيزي را انجام داده است كه ما توقع نداشته ايم. could + have + pp اين زمان را موقعي بكار مي بريم كه ما توانايي يا فرصتي براي انجام كاري داشته ايم ولي انجام نداده ايم. may / might + have + pp اين زمان را براي موقعي بكار مي بريم كه كاري را در گذشته ممكن بوده است انجام دهيم. |
conditional sentences ( type 3 ) در شرطي نوع سوم جمله ي شرط ماضي بعيد ( گذشته ي كامل ) و جزاي شرط آينده در گذشته ي كامل مي باشد.If + past perfect , would have + pp. در شرطي مي توان جاي جمله ي شرط را با جزاي شرط عوض كرد. would have + pp + if + past perfect
wish sentences زمان حال ساده را بعد از wish براي بيان آرزويي در زمان حال بكار مي بريم. زمان گذشتهي كامل را بعد از wish براي بيان آرزويي در زمان گذشته بكار مي بريم. ما همچنين مي توانيم از “ could “ و “ would “ براي بيان شكايتي در باره ي موقعيت كنوني استفاده مي كنيم. به بيان ديگر ما مايليم كه چيزي اتفاق بيافتد يا كسي چيزي را انجام دهد. نكته: گاهي از “ were “ بجاي “ was “ بعد از wish استفاده مي شود. |
reported speech ( statement ) ضماير معمولاً در نقل قول غير مستقيم تغيير مي كند. بعنوان مثال I به He . اگر جمله اي مربوط به زمان متفاوتي باشد، زمان نيز به عقب بر مي گردد. اگر آنچه گفته مي شود حقيقتي را بيان كند، ما مي توانيم تمام اشكال بالا را بكار ببريم. قيود مكان و زمان مطايق زمان و مكان گوينده تغيير مي كند. در جمله ي نقل شده از tell استفاده مي كنيم، و هميشه بعد ا زيك اسم يا ضمير بكار مي رود. |
reported speech (questions ) ترتيب جملات در جملات پرسشي كه بصورت نقل قول غير مستقيم بكار مي رود همانند جملات خبري است. نقش ها در جملات خبري تغيير مي كند و همچنين براي جملات سؤالي استفاده مي شود. در جملات سؤال كه با yes / no پاسخ مي دهيم if يا whether بعد از جمله ي نقل قول بكار مي رود. reported speech ( review ) ( A ) reported commands, offers, suggestions, etc. ما مي توانيم از to + verb بعد از offer, promise, remind و برخي افعال ديگر براي نقل قول پيشنهادات و نظرات و ... را بيان مي كند. ( B ) reported questions جمله ي نقل قول سؤالي گاهي بعد از “ Do you know ……? “ يا “ Could you tell me ….. ? “ براي پرسيدن سؤال مي آيد. |
- ing structures وقتي دو چيز در يك زمان اتفاق مي افتد، يكي از افعال به شكل –ing دار مي آيد. فاعل ساختار – ing همان فاعل عبارت اصلي است. اگر ساختار –ing در ابتدا باشد، كاما بايد قرار داد. شما مي توانيد ساختار –ing دار را بعد از while يا when بكار ببريد. وقتي عملي قبل از عمل ديگري اتفاق مي افتد، ما از having + pp براي عمل اول استفاده مي كنيم. two word verbs ( review )
|
question word + to + verb We decided where to go for our holidays. We know which road to take. اولين جمله به اين معني است كه ؛ ما تصميم گرفته ايم كه كجا بايستي براي تعطيلات برويم.؛ دومين رجمله به اين معني است ؛؛ ما مي دانستيم كدام جاده را مي بايستي برويم.؛ اين الگو عقيده ي صحيح را بيان مي دارد. دانستن؛ چيزهايي كه بايستي خريده شود؛ مشخص شده است ؛چه بخرد.؛ what to do = the things one should do where to live = the place one should live what to buy = the things one should buy با افعال زير فاعل فعل بعد از to همانند فاعل فعل اصلي است: remember, forget, explain, learn, understand, wonder, ask, decide, know We asked how to get to the station. Do you understand what to do in emergencies. I don’t know who to ask for help. بعد از افعال ask, show, tell, advise, teach مفعول فعل اصلي فاعل فعل بعد از to مي باشد. Can you show me how to operate this machine? Ask Ali. He will tell you what to do. whether همچنين با to + verb بكار مي رود. آن معمولاً بيش ا ز يك انتخاب را معرفي مي كند. - Do you intend to go by plane? - I wonder whether to go by plane or train.
- Did you apply for the job? - No, I haven’t decided whether to apply for it ( or not ).
- ing and – ed structures used after nouns
Do you know the man talking to the teacher? ( = who was talking to the teacher) ( active ) The boy injured in the accident was taken to the hospital. ( = who was injured) ( passive ) ساختارهايي كه ما استفاده مي كنيم اشكال - ing و -ed دار مي باشد كه در حقيقت همان عبارت وصفي هستند. آنها براي گفتن آنچه كسي يا چيزي كاري را در زمان خاصي انجام مي دهدا ستفاده مي شوند. Who were those people waiting outside? ( who were waiting outside ) Can you think of the name of a city beginning with “T” ? ( which begins with “T” ) Some of the people invited to dinner can’t come. ( who have been invited ) Most of the cars made in this factory are exported. ( which are made ) |
expressing purpose: to, for, and so that
I hurried. I didn’t want to be late. She’s learning English. She wants to study in Canada. I hurried so that I wouldn’t be late. She’s learning English so that she can study in Canada. ما مي توانيم از so that براي اينكه چرا كسي چيزي را انجام مي دهد استفاده كنيم. will و can اغلب براي مقصد حاضر و would و could براي مقصد گذشته بكار مي رود. to – infinitive همچنين مي تواند براي گفتن دليل اينست كه چرا كسي چيزي را انجام مي دهد. I phoned the railroad station so that I could find out the time s of the trains. Or I phoned the railroad station to find out the times of the trains.
in order to رسمي تر از to مي باشد. The government has started a new plan in order to reduce the cost of living. The workers are working at weekends in order to increase production.
ما مي توانيم از for + noun / noun phrase استفاده كنيم براي صحبت كردن در باره ي مقصود يا عملي. The children have gone out for a bike ride. Why don’t you come over here for coffee? در باره ي صحبت كردن در باره ي مقصود چيزي شما مي توانيد هم از to – infinitive و هم از for + -ing form استفاده كنيد. This machine is used for cutting ( to cut ) big trees. هرگز for + -ing form براي صحبت در باره ي عملي بكار نبريد. I put the heater on for keeping the room warm. ( to keep ) |